محل تبلیغات شما

شرمنده خدا



خدایا به ضعف خودم اقرار می کنم پس از 36 سال امشب به مدد شما وائمه نقطه ضعفم را یافتم .اما خودت می دانی کاری از دستم بر نمی آید بدون کمک شما .می خواهم از این لحظه به بعد را چون تو زندگی کنم قوی وبا اراده،می خواهم چون کوه با صلابت وچون آب لطیف باشم درست مثل خودت . خدایا کمکم باش من روی تو حساب کرده ام . سرانجامم را ختم به شهادت کن.
دلم شهادت می خواهد دوست دارم بدنم قطعه قطعه شود در راه خدا دوست دارم از این قفس جسم بیرون بیایم وآزاد ورها پر بگشایم در جوار شهدا به آرامش برسم دوست دارم لبخند رضایت را روی لبان مهدی فاطمه ببینم. خدایا میشه؟؟؟؟
پیامبر ااکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: "ان لربکم فی ایام دهرکم نفخات الا فتعرضو لها" همانا از جانب پرودگارتان در دوران عمرشما نسیم هایی از رجمت می وزد . در این هنگام خود را در معرض آن قرار دهید. بحارالانوار جلد ۶۸ صفحه ۲۲۱ این روزها در اندیشه حسینم به این فکر می کنم که اگر کمی فقط کمی بتوانم این ایام را درک کنم و خودم را در معرض نسیم رحمت حسینی قرار دهم چهاااااااااااااااااااااا می شود در درون من .
چه بزرگ بودی وقتی پیکرت با ندای زیارت عاشورا طواف می شد . چه با شگوه شده بودی وقتی برچم سه رنگ میهنت را حجاب خود کرده بودی . چه دلربا بودی وقتی مردم حرفهای دلشان را در گوشت زمزمه می کردند و تو صبورانه گوش میدادی . چه سعادتی داشتی که با گذشت دهها سال از رفتنت حضرت معصومه میزبانت شده بود . راستش را بخواهی کمی حسودی ام شد . چه غبطه ای خوردم وقتی که روی دست مردم به سمت بهشت رهسپار بودی . وقتی از درب حرم خارج شدی حس کردم روح از تنم جدا شد! من ماندم و چشم های

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها